خلیج فارس یا خلیج عربی — بررسی ریشه‌های تاریخی نام‌گذاری خلیج فارس

تصویر شاخص خلیج فارس یا خلیج عربی

منطقه‌ای که امروزه با عنوان خلیج فارس یا خلیج عربی شناخته می‌شود، قرن‌هاست که نقش کلیدی در تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی منطقه ایفا کرده است. این پهنه آبی نه‌تنها محل تلاقی تمدن‌های باستانی بوده، بلکه همواره به‌عنوان شاه‌راه ارتباطی میان شرق و غرب عمل کرده است. دسترسی به منابع عظیم نفت و گاز، اهمیت نظامی و امنیتی، و همجواری با کشورهایی با پیشینه‌های تاریخی متفاوت، باعث شده این منطقه به نقطه‌ای راهبردی در سطح بین‌المللی بدل شود.

با این حال، در کنار اهمیت جغرافیایی و اقتصادی، مسئله نام‌گذاری این خلیج به یکی از مناقشه‌برانگیزترین مسائل هویتی در خاورمیانه تبدیل شده است. اصطلاح خلیج فارس یا خلیج عربی تنها یک اختلاف زبانی نیست، بلکه نمادی از رقابت‌های سیاسی، منازعات تاریخی و رقابت بر سر روایت‌های فرهنگی میان ملت‌ها و دولت‌هاست. در حالی که منابع تاریخی متعدد از نام «خلیج فارس» استفاده کرده‌اند، در دهه‌های اخیر برخی تلاش‌ها برای تغییر این نام، بحث‌هایی گسترده و واکنش‌هایی جدی در پی داشته است.

این مقاله با هدف بررسی ریشه‌های تاریخی، فرهنگی و سیاسی نام‌گذاری این پهنه آبی نگارش یافته و تلاش می‌کند با استناد به منابع معتبر، تصویری روشن از پیشینه و تحولات پیرامون نام خلیج فارس یا خلیج عربی ارائه دهد.

مقدمه

نخستین‌بار که نقشه‌ای قدیمی از منطقه‌ی جنوب ایران را در دست گرفتم، نگاهم به واژه‌ای آشنا خیره ماند: الخلیج الفارسی. نامی که در دل صدها سال تاریخ، همچنان استوار مانده بود. آن لحظه، پرسشی ساده اما عمیق در ذهنم نقش بست: چرا چیزی به این روشنی، موضوعی مناقشه‌برانگیز شده است؟ از همان‌جا بود که جرقه‌ی این پژوهش در ذهنم زده شد.

در مسیر بررسی این موضوع، با روایت‌هایی از جغرافی‌دانان یونانی، متون کهن اسلامی، نقشه‌های قرون وسطی و بیانیه‌های سیاسی معاصر روبه‌رو شدم. هر برگ از تاریخ، مهر تأییدی بود بر هویتی که امروز برخی می‌کوشند آن را به چالش بکشند. این مقاله تلاشی است برای واکاوی ریشه‌های نام‌گذاری خلیج فارس و بررسی ابعاد سیاسی، فرهنگی و تاریخی این مسئله؛ سفری میان اسناد معتبر و استدلال‌های نوین، با نگاهی بی‌طرف اما متکی بر شواهد روشن.

جایگاه جغرافیایی و اهمیت منطقه‌ای

خلیج فارس یا خلیج عربی در جنوب غربی آسیا و در امتداد سواحل جنوبی ایران واقع شده و از نظر جغرافیایی یکی از راهبردی‌ترین مناطق جهان به شمار می‌آید. این خلیج که از تنگه هرمز به دریای عمان و سپس به اقیانوس هند متصل می‌شود، به عنوان گذرگاهی حیاتی برای انتقال نفت و گاز از کشورهای تولیدکننده در خاورمیانه به بازارهای جهانی عمل می‌کند. کشورهایی همچون ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی، بحرین، قطر، امارات متحده عربی و عمان دارای سواحل در این منطقه هستند و رقابت‌ها و همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی میان این کشورها، اهمیت ژئوپلیتیکی خلیج فارس را دوچندان کرده است.

اهمیت منطقه‌ای خلیج فارس تنها به منابع عظیم نفت و گاز آن محدود نمی‌شود، بلکه این منطقه از منظر ژئواستراتژیک نیز نقش کلیدی در معادلات جهانی دارد. تنگه هرمز، که یکی از پررفت‌وآمدترین گذرگاه‌های حمل‌ونقل نفت (طلای سیاه) در جهان است، به نوعی شاه‌راه انرژی جهان محسوب می‌شود. افزون بر این، موقعیت خلیج فارس در پیوند دادن آسیای غربی، آسیای جنوبی و آفریقا، آن را به یکی از مناطق حساس و پرتنش در سیاست بین‌الملل تبدیل کرده است، به‌طوری‌که قدرت‌های جهانی همواره در صدد حفظ نفوذ و منافع خود در این منطقه بوده‌اند.

نام‌گذاری خلیج فارس در متون کهن

خلیج فارس یا خلیج عربی؟ نام‌گذاری خلیج فارس در متون کهن دارای سابقه‌ای بسیار طولانی و مستند است. در منابع تاریخی و جغرافیایی ایرانی و غیرایرانی، این خلیج به‌وضوح با عنوان «خلیج فارس» شناخته شده است. برای نمونه، در کتاب‌های جغرافیایی کهن مانند «حدود العالم» اثر ابونصر مقریزی در قرن هفتم هجری، «نزهه القلوب» اثر حمدالله مستوفی و همچنین در آثار مورخان یونانی مانند استرابون و بطلمیوس، نام «فارس» یا «پارسیس» برای این منطقه ذکر شده است.

خلیج فارس یا خلیج عربی

در نوشته‌های کهن ایرانی، نام «خلیج فارس» نه تنها به عنوان یک نام جغرافیایی به کار رفته، بلکه نشان‌دهنده اهمیت تاریخی و فرهنگی این منطقه برای ایرانیان نیز بوده است. حتی در دوران‌های مختلف تاریخی، از جمله در دوره ساسانیان و بعد از آن، این نام همواره در اسناد رسمی، نقشه‌ها و متون حکومتی و جغرافیایی به عنوان یک واقعیت تاریخی تثبیت شده است. بنابراین، نام‌گذاری خلیج فارس در متون کهن ریشه‌ای عمیق دارد و بیانگر پیوند تاریخی و فرهنگی این منطقه با تمدن ایران است.

نام خلیج فارس در زمان هخامنشیان (حدود ۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد) به صورت مشخص و مستند در متون تاریخی و سنگ‌نوشته‌ها آمده است. آثار به‌جامانده از این دوره، از جمله کتیبه‌های داریوش بزرگ و نوشته‌های یونانی، نشان می‌دهد که منطقه و دریای مقابل فلات ایران به نام «پارس» یا «فارس» شناخته می‌شده است.

برای نمونه، در سنگ‌نوشته‌های هخامنشی مانند کتیبه‌های بیستون و نقش رستم، نام «پارس» (Pars) به عنوان سرزمین اصلی ایرانیان ذکر شده است که به منطقه‌ای در جنوب غربی ایران کنونی اشاره دارد. همچنین مورخان یونانی مانند هرودوت که در دوران پس از هخامنشیان زندگی می‌کردند، از «Persikos Kolpos» به معنای «خلیج پارسی» یا «خلیج فارس» یاد کرده‌اند.

تغییرات نام خلیج فارس در قرن بیستم

در قرن بیستم، نام خلیج فارس با چالش‌هایی مواجه شد که عمدتاً ریشه در تحولات سیاسی و رقابت‌های منطقه‌ای داشت. تا پیش از نیمه قرن بیستم، در تمامی نقشه‌ها، اسناد بین‌المللی، کتاب‌های درسی و متون جغرافیایی، این پهنه آبی به‌صورت رسمی و یکدست با عنوان «Persian Gulf» یا «خلیج فارس» شناخته می‌شد. اما از دهه ۱۹۶۰ میلادی به بعد، برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، تحت تأثیر موج ناسیونالیسم عربی و رهبری جمال عبدالناصر، تلاش کردند نام «الخلیج العربی» (خلیج عربی) را جایگزین نام تاریخی «خلیج فارس» کنند.

این تغییر نام بیشتر جنبه سیاسی و ایدئولوژیک داشت تا مبنای علمی یا تاریخی. سازمان‌های بین‌المللی معتبری مانند سازمان ملل متحد، یونسکو و سازمان نقشه‌برداری جهانی همچنان «Persian Gulf» را تنها نام رسمی و معتبر این آبراه می‌دانند و استفاده از دیگر نام‌ها را نادرست تلقی کرده‌اند. با این حال، برخی رسانه‌ها و نهادهای عرب‌زبان در ادامه این روند، از نام جعلی خلیج فارس یا خلیج عربی استفاده می‌کنند که موجب واکنش‌های جدی از سوی ایران و بسیاری از تاریخ‌نگاران و پژوهشگران مستقل شده است.

به‌طور کلی، تلاش برای تغییر نام خلیج فارس در قرن بیستم، بازتابی از رقابت‌های ژئوپلیتیکی و هویتی در منطقه است، اما اسناد تاریخی، متون کهن، نقشه‌های معتبر و مواضع حقوقی بین‌المللی همگی بر اصالت و قدمت نام «خلیج فارس» تأکید دارند.

نام خلیج فارس در سازمان ملل

سازمان‌های بین‌المللی در حفظ و تأیید نام تاریخی «خلیج فارس» نقش مهم و روشنی ایفا کرده‌اند. یکی از مهم‌ترین این نهادها، سازمان ملل متحد است که در اسناد رسمی خود همواره از نام “Persian Gulf” (خلیج فارس) استفاده کرده و در چندین نوبت به‌صورت رسمی اعلام کرده که این نام، تنها نام معتبر از نظر تاریخی، حقوقی و جغرافیایی برای این پهنه آبی است. در سال‌های گذشته، دبیرخانه سازمان ملل متحد طی یادداشت‌هایی به کشورها و رسانه‌ها یادآوری کرده است که نام خلیج فارس بجای خلیج عربی باید در مکاتبات و نقشه‌های رسمی مورد استفاده قرار گیرد.

همچنین سازمان یونسکو و سازمان نقشه‌برداری بین‌المللی نیز در نقشه‌ها، اطلس‌ها و اسناد جغرافیایی خود از نام Persian Gulf استفاده می‌کنند و هرگونه تغییر یا جایگزینی نام را غیرعلمی و فاقد پشتوانه تاریخی می‌دانند. حتی در برخی موارد، نهادهای بین‌المللی از استفاده از نام‌های جعلی مانند «خلیج عربی» انتقاد کرده‌اند و آن را برخلاف اصول بی‌طرفی علمی و اسناد تاریخی دانسته‌اند.

بنابراین، نقش سازمان‌های بین‌المللی در حفظ نام خلیج فارس، به عنوان یکی از عناصر هویت تاریخی و جغرافیایی منطقه، نه تنها در تثبیت مشروعیت این نام مؤثر بوده، بلکه به نوعی پاسداری از میراث فرهنگی جهانی نیز تلقی می‌شود.

خلیج فارس یا خلیج عربی

اسناد و نقشه‌ها

اسناد و نقشه‌های تاریخی، یکی از مهم‌ترین و محکم‌ترین شواهد برای اثبات اصالت نام خلیج فارس هستند. در طول قرون متمادی، جغرافیدانان، جهانگردان، تاریخ‌نگاران و نقشه‌نگاران از تمدن‌های مختلف، از جمله یونانی، رومی، اسلامی، اروپایی و ایرانی، همواره از این پهنه آبی با نام “خلیج فارس” (Persian Gulf) یاد کرده‌اند. در آثار جغرافی‌دانان کلاسیک همچون بطلمیوس، استرابون و نیز در نوشته‌های مورخان اسلامی مانند ابن‌خردادبه، اصطخری و مقدسی، این خلیج به‌وضوح با عنوان “بحر فارس” یا “الخلیج الفارسی” ثبت شده است.

از قرون وسطی تا دوره معاصر، صدها نقشه معتبر توسط نقشه‌نگاران اروپایی مانند آبراهام اورتلیوس، ژرارد مرکاتور و نیکلاس سانسون ترسیم شده‌اند که در همگی نام Persian Gulf درج شده است. حتی در نقشه‌های رسمی دولت‌های اروپایی قرن نوزدهم و بیستم، از جمله بریتانیا و فرانسه، همین نام به‌کار رفته است. در آرشیوهای نقشه‌شناسی کتابخانه‌های معتبر جهان، از جمله کتابخانه بریتانیا، کتابخانه کنگره آمریکا، و موزه لوور فرانسه، صدها نقشه وجود دارد که همگی اصالت نام خلیج فارس را تأیید می‌کنند.

در برابر، استفاده از نام جعلی “خلیج عربی” پدیده‌ای بسیار جدید است که از دهه ۱۹۶۰ میلادی آغاز شد و در هیچ‌یک از نقشه‌ها و اسناد معتبر تاریخی پیش از آن دیده نمی‌شود. از همین رو، جامعه علمی بین‌المللی و بسیاری از مؤسسات پژوهشی و جغرافیایی، تغییر نام خلیج فارس را تحریف آشکار تاریخ دانسته و بر لزوم استفاده از نام اصلی و کهن آن تأکید دارند.

دیدگاه کشورهای عربی به خلیج فارس

دیدگاه بسیاری از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نسبت به نام‌گذاری این پهنه آبی، از میانه قرن بیستم به بعد دچار تغییر شد. تا پیش از دهه ۱۹۶۰، همه کشورهای منطقه، از جمله کشورهای عرب‌زبان، در اسناد رسمی، نقشه‌ها و مکاتبات دیپلماتیک از نام خلیج فارس استفاده می‌کردند. اما با اوج‌گیری ملی‌گرایی عربی به رهبری جمال عبدالناصر و شکل‌گیری اتحادیه‌های عربی، برخی از کشورهای عربی تلاش کردند با تکیه بر انگیزه‌های سیاسی و رقابت‌های منطقه‌ای، نام الخلیج العربی (خلیج عربی) را جایگزین نام تاریخی خلیج فارس کنند.

این تغییر نام بیشتر به‌عنوان ابزار سیاسی برای مقابله با نفوذ ایران و تأکید بر هویت عربی منطقه مطرح شد تا یک تغییر علمی یا جغرافیایی. برخی دولت‌ها، رسانه‌ها و نهادهای عربی، به‌ویژه در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین)، از آن پس در مکاتبات رسمی یا رسانه‌های داخلی از واژه «خلیج عربی» استفاده کردند، هرچند این اصطلاح در جامعه بین‌المللی پذیرفته نشده و مورد اعتراض ایران و بسیاری از پژوهشگران مستقل قرار گرفته است.

با این حال، همه کشورهای عربی دیدگاه یکسانی نسبت به این موضوع ندارند. برخی کشورها، از جمله عمان و قطر، در مواردی رویکردی محتاطانه‌تر اتخاذ کرده‌اند و در اسناد بین‌المللی یا رسمی خود از نام‌های بی‌طرفانه‌تر یا حتی همان خلیج فارس استفاده کرده‌اند. به‌طور کلی، دیدگاه کشورهای عربی نسبت به نام‌گذاری این خلیج، بازتابی از اختلافات سیاسی، رقابت‌های ژئوپلیتیکی و تعارضات هویتی در منطقه است.

دیدگاه کشورهای عربی به خلیج فارس

جایگاه نام در حقوق بین‌الملل

نام‌گذاری جغرافیایی در حقوق بین‌الملل تابع اصول مشخص، مستندات تاریخی، عرف بین‌المللی و رویه‌ی سازمان‌های رسمی جهانی است. در این چارچوب، نام خلیج فارس جایگاهی کاملاً تثبیت‌شده دارد و به‌عنوان تنها نام رسمی و معتبر این پهنه آبی در اسناد بین‌المللی شناخته می‌شود. بر اساس عرف حقوق بین‌الملل، نام‌هایی که قدمت تاریخی، کاربرد مستمر و شواهد مستند دارند، از اولویت و مشروعیت برخوردارند؛ شرایطی که به‌وضوح درباره‌ی نام خلیج فارس صادق است.

سازمان ملل متحد، در چندین بخشنامه و نامه رسمی، از جمله در اسناد سال‌های ۱۹۹۴ و ۲۰۰۶ میلادی، استفاده از نام Persian Gulf را الزام‌آور دانسته و تأکید کرده که استفاده از نام‌های جعلی مانند «خلیج عربی» فاقد اعتبار است. همچنین سازمان‌های بین‌المللی مانند یونسکو، سازمان جهانی نقشه‌برداری و سازمان بین‌المللی استانداردسازی (ISO) نیز در استانداردهای رسمی خود، نام «خلیج فارس» را به رسمیت شناخته‌اند. این سازمان‌ها به اصل ثبات نام‌های جغرافیایی (Principle of Geographical Names Consistency) استناد می‌کنند که از تغییرات سیاسی یا قومی در نام‌گذاری جلوگیری می‌کند.

در نتیجه، در حقوق بین‌الملل، نام خلیج فارس نه‌تنها از پشتوانه‌ی حقوقی و عرفی قوی برخوردار است، بلکه تغییر آن برخلاف اصول پذیرفته‌شده‌ی حقوقی بین‌المللی محسوب می‌شود. هرگونه تلاش برای تحریف این نام، می‌تواند به‌عنوان اقدام مغایر با هنجارهای بین‌المللی تلقی گردد و مورد اعتراض رسمی قرار گیرد.

تأثیر رسانه‌ها و فضای مجازی

رسانه‌ها و فضای مجازی در دهه‌های اخیر نقشی بسیار پررنگ و تأثیرگذار در بازنمایی و شکل‌دهی به افکار عمومی درباره نام خلیج فارس ایفا کرده‌اند. از یک سو، بسیاری از رسانه‌های عرب‌زبان، به‌ویژه شبکه‌های ماهواره‌ای بزرگ مانند الجزیره و العربیه، تلاش کرده‌اند با استفاده گسترده از واژه «خلیج عربی»، این نام را در ذهن مخاطبان خود نهادینه کرده و آن را جایگزین نام تاریخی و رسمی خلیج فارس کنند. این رویکرد تبلیغاتی، به‌ویژه پس از دهه ۱۹۹۰ میلادی، شدت بیشتری یافت و حتی به محیط‌های دانشگاهی و منابع خبری بین‌المللی نیز تا حدودی سرایت کرد.

از سوی دیگر، رسانه‌های ایرانی، پژوهشگران، دیپلمات‌ها و فعالان فرهنگی، از بستر فضای مجازی برای دفاع از نام تاریخی خلیج فارس بهره گرفته‌اند. کمپین‌هایی مانند “Persian Gulf Forever” و فعالیت‌های گسترده در توییتر، اینستاگرام و یوتیوب، موجب افزایش آگاهی جهانی درباره اصالت این نام شده‌اند. همچنین اعتراضات گسترده مردمی به شرکت‌هایی که از نام‌های جعلی استفاده کرده‌اند (مانند برخی شرکت‌های هواپیمایی یا برندهای تجاری)، در مواردی باعث عقب‌نشینی آن‌ها و بازگشت به نام درست شده است.

در مجموع، فضای مجازی به میدان جدیدی برای تقابل روایت‌ها درباره خلیج فارس تبدیل شده است. هرچند تلاش‌هایی برای تحریف نام آن صورت گرفته، اما واکنش‌های مردمی، مستندسازی تاریخی، و فعالیت‌های آگاهانه در رسانه‌ها باعث شده نام خلیج فارس همچنان در سطح جهانی از اعتبار و مشروعیت بالا برخوردار باشد.

تاثیر رسانه ها و فضای مجازی بر درگیری بین نام خلیج فارس یا خلیج عربی

 

تحلیل گفتمان سیاسی

تحلیل گفتمان سیاسی درباره نام‌گذاری خلیج فارس نشان می‌دهد که این موضوع فراتر از یک بحث جغرافیایی یا تاریخی، به یک مسئله هویتی، ایدئولوژیک و قدرت‌محور در روابط بین‌الملل و رقابت‌های منطقه‌ای تبدیل شده است. در این گفتمان، استفاده از نام «خلیج فارس» یا «خلیج عربی» نه صرفاً یک انتخاب واژگانی، بلکه بیانی از جایگاه، نفوذ و مشروعیت تاریخی کشورها در منطقه محسوب می‌شود.

برای ایران، نام خلیج فارس بخش جدایی‌ناپذیر از هویت ملی، تاریخی و تمدنی است و تغییر آن به‌عنوان تحریف تاریخ و تهدیدی علیه وحدت ملی تلقی می‌شود. این نگاه، گفتمان رسمی سیاست خارجی ایران را نیز شکل داده و در مجامع بین‌المللی، رسانه‌ها و آموزش رسمی به‌صورت گسترده مورد تأکید قرار گرفته است. در مقابل، برخی کشورهای عربی با طرح نام «خلیج عربی» تلاش کرده‌اند نوعی بازتعریف جغرافیای هویتی منطقه را ارائه دهند که ریشه در سیاست‌های ناسیونالیستی و رقابت با ایران دارد.

از منظر نظریه‌های گفتمان مانند نظریه لاکلاو و موفه، این منازعه را می‌توان تلاشی برای هژمون‌سازی مفهومی در سطح منطقه دانست؛ یعنی هر طرف می‌کوشد معنای مسلط (هژمونیک) از یک نام را در سطح بین‌المللی تثبیت کند. در این فرایند، رسانه‌ها، سازمان‌های بین‌المللی، نخبگان فکری و حتی کاربران شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان کنشگران گفتمانی وارد میدان می‌شوند.

در نهایت، تحلیل گفتمان سیاسی نشان می‌دهد که بحث بر سر نام خلیج فارس، صرفاً اختلافی واژگانی نیست، بلکه نمایانگر تقابل روایت‌ها و منافع ژئوپلیتیکی در منطقه‌ای است که از گذشته تاکنون کانون منازعه و رقابت قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی بوده است.

نتیجه‌گیری

با توجه به شواهد تاریخی، اسناد جغرافیایی، بیانیه‌های سازمان‌های بین‌المللی و اجماع علمی، عنوان صحیح و معتبر برای این پهنه آبی، خلیج فارس است. تلاش‌ها برای تغییر این نام، اگرچه از منظر سیاسی قابل تحلیل است، اما از نظر تاریخی و حقوقی فاقد پشتوانه است. استفاده مکرر از عنوان خلیج فارس یا خلیج عربی در این مقاله نیز نشان می‌دهد که این بحث همچنان زنده و پویا باقی مانده و نیاز به آگاهی‌بخشی مستمر دارد.

در نهایت، هرچند نام خلیج فارس یا خلیج عربی ممکن است در ظاهر تنها یک اختلاف واژگانی به نظر برسد، اما در واقع نمادی از نبرد روایت‌ها، تاریخ و هویت‌های ملی است. حفظ نام تاریخی خلیج فارس نه‌تنها وظیفه‌ای ملی برای ایرانیان، بلکه ضرورتی برای پاسداشت حقیقت تاریخی جهان است.

میزان رضایتمندی
لطفاً میزان رضایت خودتان را از این مطلب با دادن امتیاز اعلام کنید.
[ امتیاز میانگین 0 از 0 نفر ]
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.
منابع و مراجع:
مجله پی استور

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *



برچسب‌ها:
موضوع ارائه برای تاریخ و جغرافیا


پیمایش به بالا