مهارت کنترل خشم — راه کارهای عملی و قطعی برای غلبه بر خشم

کنترل خشم

امروز و در این پست قصد داریم به یکی از احساسات رایج انسانی یعنی خشم و همچنین نحوه کنترل خشم بپردازیم. وقتی حالتی از فرد در جامعه منجربه بروز مشکلات و رفتارهای ناهنجار می‌شود، باید این حالت و احساس کنترل گردد. کنترل خشم و عصبانیت تنها راه معقول غلبه بر این حس است.

در مقاله کنترل خشم سعی خواهیم کرد اولاً با آسیب‌هایی که عصبانیت و خشم بر جسم و روح انسان وارد می‌کنند، آشنا شویم و دوماً به معرفی روش‌های کنترل خشم و مهار آن بپردازیم.‍‍‍‍‍‍ پس اگر تصمیم راسخ گرفته‌اید تا برای کنترل خشم خود کاری انجام دهید، با ما در این پست همراه شوید.

مقدمه

هر انسان نرمالی دارای احساسات گوناگون و متعددی است. از جمله این احساسات می‌توان به حس خوشحالی، ناراحتی، هیجان، استرس، عشق، ترس، خشم و بسیاری دیگر اشاره کرد. برخی از این احساسات خوشایند و برخی دیگر ناخوشایند به حساب می‌آیند و افراد از مواجهه با آن‌ها زیاد استقبال نمی‌کنند، و حتی قصد دوری و رهایی از این احساسات را دارند. چرا که مقبول جامعه انسانی و اجتماعی نبوده و در نهایت منجربه رفتارها و واکنش‌های ناشایست و غیرمعقول می‌شود.

مقدمه ای بر کنترل خشم در افراد

یکی از این احساسات مزموم خشم است. خشم و عصبانیت سرمنشأ بسیاری از اشتباهات و خطاهای انسانی است، به‌طوری‌که اگر کنترل و مهار نشوند صدمات جبران ناپذیری را هم به فرد و هم اطرافیانش وارد می‌سازد. اهمیت این مقوله آن‌قدر زیاد است که موضوع کنترل خشم به عنوان یکی از مسائل بحث برانگیز در محافل اجتماعی و روانشناسی مطرح می‌گردد.

در جامعه کنونی خشم و خشونت رواج بسیاری پیدا کرده است، به‌عبارت دیگر می‌توان گفت یکی از ارمغان‌های عصر تکنولوژی و مدرنیته همین رواج خشم و عصبانیت در خانواده‌ها و جوامع است. چه بسا افراد در همه گروه‌های سنی و تمام اقشار جامعه درگیر این حس غالب هستند. آسیب‌های فروانی که نتیجه خشم و عدم کنترل خشم در بین افراد است، مردم را گرفتار کرده است.

ناتوانی مردم در حل مشکلات و مسائل اقتصادی آن‌ها را عصبانی و خشمگین می‌کند و گاه این ناتوانی‌ها به حدی می‌رسند که فرد پرخاشگر و عصبی می‌شود و عدم کنترل خشم به یک امر عادی برای او تبدیل می‌شود. نهادها و گروه‌های مختلفی تشکیل شده تا به کمک جوامع بیایند. اما هیچ کاری پیش نخواهد رفت، مگر با خواست و تمایل اشخاص که قصد اصلاح خود را داشته باشند.

اهمیت کنترل خشم

از آنجایی‌که خشم هم در گروه رفتارهای ناخوشایند جامعه قرار دارد، پس کنترل خشم و مدیریت آن هم حائز اهمیت است. شاید تاکنون واژه کوچینگ را شنیده باشید. کوچینگ به فرآیندی اطلاق می‌شود که یک مربی دارای مهارت ایجاد فضای مطمئن و امن،با افراد مراجعه‌کننده خود، ارتباط برقرار می‌کند.

در کوچینگ یک مربی که از او با عنوان کوچ یاد می‌شود، با صبر و حوصله به سخنان شخص گوش می‌سپرد. سپس با پرسش‌های به‌جا و مؤثر، به او اعتمادبه‌نفس داده و یادآوری می‌کند که فرد توانمند است و می‌تواند از توانایی‌اش برای حل مشکلات و موانع استفاده کند.

دو نوع ابراز خشم وجود دارد: کلامی و غیرکلامی. در خشم کلامی، فرد برای فروکش کردن خشم صدایش را بلند کرده و سخنان توهین‌آمیز و آزاردهنده می‌زند. در خشم غیرکلامی، فرد چهره‌اش را درهم می‌کند، دست‌هایش را بلند کرده و می‌کوبد، و با حرکات فیزیکی و زدن و انداختن اجسام و یا حتی آسیب زدن یه طرف مقابل خشم خود را نشان می‌دهد. کنترل خشم غیرکلامی از خشم کلامی دشوارتر است.

اهمیت کنترل خشم در مبحث کنترل خشم

انواع خشم از دیدگاه روانشناسی

در یک تقسیم‌بندی، روانشناسان خشم را به دو نوع خشم سمی و خشم سالم تقسیم‌بندی کرده‌اند که در ادامه به تشریح هر یک از آن‌ها می پردازیم.

  • خشم سمی

خشم سمی که واکنشی و انفعالی است، از عادت‌ها و باورهای غلط و همچنین محرومیت‌ها و کمبودها به‌وجود می‌آید. وقتی ما به‌صورت خشونت‌آمیز خشم خود را بیرون می‌دهیم، خشم ما چندین برابر می‌شود و سلامت جسم و روح ما را به خطر می‌اندازد.

از آن جهت به این نوع خشم سمی می‌گویند، چون طیف گسترده‌ای از احساسات منفی را در ما ایجاد می‌کند و در نهایت منجربه بیماری های روحی و جسمی می‌شود. خشم سمی فرد را به انزوا کشانده و موجب رنجش و آزار اطرافیان و نزدیکان وی می‌گردد.

  • خشم سالم

خشم سالم که روانشناسان از آن یاد می‌کنند، خشمی است که قابل مدیریت و کنترل باشد. خشم همیشه هم بد نیست، یعنی به‌شرطی که سالم باشد حتی به ما کمک هم می‌کند، تا از خود و اطرافیانمان دفاع کنیم و حالتی قاطعانه و جسورانه دارد. اما خشم سمی که حالت شدید و تهاجمی دارد مورد تأیید نمی‌باشد.

در دین ما یعنی اسلام هم همیشه بر خشم سالم و منطقی توصیه شده است و از آن با عنوان خشمی که برای رضایت خداوند است، یاد می‌شود. در احادیث آمده است که پیامبر خدا (ص) همیشه در راه خدا و برای جلب رضایت او خشمگین می‌شدند، اما برای خودشان هرگز غضبناک نمی‌شدند.

حضرت علی (ع) نیز درباره خشم و غضب پیامبر این‌چنین فرموده‌اند: «دنیا و هر آنچه که در آن است، هرگز پیامبر را خشمگین نمی‌ساخت. مگر اینکه حقی از کسی ضایع شود، در این‌صورت آن‌قدر عصبانی می‌شد که کسی او را نمی‌شناخت و خشمش خاموش نمی‌شد مگر حق را یاری کند. در هنگام خشم هم به شدت روی بر‌می‌گردانیدند.»

خشم در کودکان

همانطوری‌که بزرگترها و والدین خشمگین می‌شوند، این احساس در کودکان هم وجود دارد. و آنچنان که مهار و کنترل خشم در بزرگسالان امری مهم تلقی می‌شود، در کودکان نیز این امر البته با اهمیتی چندین برابر مورد بررسی قرار می‌گیرد.

یک کودک عصبانی و پرخاشگر می‌تواند آسیب‌های جدی به اطرافیان و حتی خودش وارد کرده و این رفتار به مرور زمان برای او به یک امر عادی و معمولی تبدیل شود. اولین و مهم‌ترین دلیل خشم کودکان، خانواده و نزدیکان وی هستند. ضعف والدین در تربیت صحیح و اصولی کودکان و وجود اختلافات و درگیری‌ها در زندگی خانوادگی، آن‌ها را به افرادی خشمگین و پرخاشگر تبدیل می‌کند که توانایی کنترل خشم خود را ندارند.

دلیل دیگر شرایط محیطی و موقعیت‌هایی است که کودک در آن‌ها قرار می‌گیرد. محیط‌های استرس‌زا و خطرناک که کودک دائماً با آن‌ها سروکار دارد، تأثیراتی وحشتناک و جبران‌ناپذیری روی کودک می‌گذارند که گاه هرگز نمی توان آن‌‌ها را تغییر داد.

خشم در کودکان از زیر بحث های کنترل خشم

کودک پرخاشگر از خشم و عصبانیت به‌عنوان یک راهکار برای پیش بردن زندگی و اهداف خود استفاده می‌کند. بهترین راه برای حل این مشکل این است که کودکان احساسات بد و ناشایست خود را در رفتارشان نشان ندهند. ما باید به کودکمان بیاموزیم که اگر خشمگین است، نباید به خودش اجازه بدهد که رفتاری بد و دور از ادب از روی عصبانیت از او سر بزند.

او می‌تواند درباره علت ناراحتی و عصبانیتش با والدین صحبت کند تا آرام شده و مشکلش حل شود. والدین عزیز توجه داشته باشید که نحوه برخورد شما در زمان عصبانیت کودک نقش مهم و تعیین کننده در رفتار و واکنش او دارد. اگر عکس‌العمل شما تند و خشن باشد، مطمئناً او هم رفتاری پر از خشونت و پرخاشگری خواهد داشت. ولی اگر شما با آرامش و نرمی ظاهر شوید، او هم آرام شده و رفتار نادرستی انجام نخواهد داد.

روانشناسان بیان کرده‌اند که رفتار بد و ناشایست بسیاری از بزرگسالان ریشه در کودکی آن‌ها دارد. اگر در کودکی اصلاح می‌شدند و یا تربیت بهتری داشتند هرگز به این خصلت‌ها دچار نمی‌شدند. پدران و مادران گرامی برای جلوگیری از تربیت چنین انسان‌هایی باید با کودکانمان با صبر و حوصله بیشتری رفتار کنیم و بزرگترین دغدغه خود را، تأمین آرامش روحی و روانی آن‌ها بدانیم.

تأثیرات خشم روی بدن انسان

وقتی انسان خشمگین می‌شود، دو حالت پیش می‌آید. یکی اینکه خشم خود را فرو ببرد و دیگری اینکه آن را بروز دهد. فرو بردن خشم تبعات کمتری دارد، مگر در موارد بغرنج که منجربه وارد شدن صدمات روحی و روانی به فرد می‌شود. اما وقتی ما بدون کنترل خشم آن را بیرون می‌دهیم در درون بدن ما اتفاقاتی رخ می‌دهد که عبارتنداز:

  • تند شدن ضربان قلب
  • بیماری‌های عصبی
  • مشکلات کلیوی
  • بالا رفتن فشار خون
  • التهاب مزمن بدن
  • افزایش اضطراب
  • افزایش آدرنالین خون
  • افسردگی
  • دیابت
  • ریزش مو
  • لرزش دست‌ها
  • خطر بروز سرطان
  • انقباض ناگهانی عضلات
  • بی‌خوابی و بدخوابی
  • تند شدن تنفس
  • سردرد
  • اختلالات گوارشی و پوستی
  • و در صورت تداوم باعث بروز مشکلات قلبی می‌شود.

اثرات خشم بر بدن انسان در کنترل خشم

به عقیده روانشناسان بیشترین تأثیر و ضربه وارد شده از خشم به مغز انسان است. به محض اینکه مغز تشخیص می‌دهد فرد خشمگین شده است، هورمون‌های آدرنالین و نورآدرنالین ترشح می‌شوند. سپس گلوکز از طریق جریان خون وارد ماهیچه‌ها شده و توانایی فرد را در نشان دادن واکنش و عکس‌العمل تسریع می‌کند.

مغز هم وقتی احساس خطر کرد و فهمید که ممکن است آسیبی به او برسد، از طریق میلیون‌ها فیبر عصبی، مواد شیمیایی مثل کاتکول آمین را در تمام بدن رها می‌کند و بدین صورت فشار خون و ضربان قلب را کنترل می‌کند. یکی دیگر از این مواد شیمیایی که در کنترل میزان خشم و عصبانیت تأثیر به‌سزایی دارد، سروتونین است. از نظر متخصصان و پزشکان افرادی که زود خشگین و عصبانی می‌شوند میزان کمتری از سروتونین را در بدنشان دارند.

راه‌های کنترل خشم

برای این کار روش‌ها و راه‌های زیادی پیشنهاد شده است. اما من ترجیح می‌دهم تجربه شخصی و عملی خودم، که کارساز بوده و همیشه در پیش می‌گیرم را برایتان بازگو کنم. به نظر من همیشه قبل از شروع خشم و تشدید آن چند ثانیه ای مهلت برای شخص وجود دارد (در حد ۵ ثانیه)، لااقل به اندازه‌ای که به خودش بگوید: «آرام باش!» و «تو می‌توانی خودت را کنترل کنی!». البته به این شرط که آن‌قدر عزت نفس داشته باشید که این نجواها را بشنوید.

حتی فکر کردن به این دو جمله هم می‌تواند به مقدار قابل توجهی خشمتان را کنترل کند. شما باید این جملات را نماد قدرت خود دانسته و به گفته‌هایتان ایمان داشته باشید. سرسختانه مقاومت کنید! بعد چند نفس عمیق بکشید. مدام به خود یادآوری کنید که «شخصیت شما، آن‌گونه نیست که کار ناشایستی انجام دهید». بهتر است محل را ترک کنید، چرا که ماندن در محل شما را بیشتر خشمگین می‌کند.خودتان را در حالتی که راحت هستید قرار دهید.

این حالت می‌تواند دراز کشیدن، لم دادن و یا نشستن باشد. خودتان را با کارهای آرامش‌بخش سرگرم کنید. فعالیت‌هایی را انجام دهید که از مشغول شدن با آن‌ها لذت می‌برید و کنترل خشم برای شما آسان می‌شود، مثل: انجام یک کار هنری، آشپزی، پیاده‌روی، گوش دادن به موسیقی و غیره.

مدام به خود هشدار دهید: «بحث و مشاجره ممنوع!» و آن را خط قرمز خود قرار دهید. هرگز در عصبانیت تصمیم نگیرید و سعی کنید سکوت اختیار کرده و حرفی به زبان نیاورید. وقت برای توضیح دادن و تصمیم‌گرفتن زیاد است، ولی یک تصمیم اشتباه می‌تواند تا آخر عمر شما را گرفتار سازد.

سعی کنید به یکی از دوستان یا نزدیکانتان که به او اعتماد دارید دسترسی پیدا کنید و با او درباره اتفاق پیش آمده صحبت و درد‌و‌دل کنید. این عمل تأثیر شگرفی در آرام شدن شما دارد و خشم شما را به مقدار قابل توجهی کاهش می‌دهد.

برخی از خشم‌ها دراز مدت هستند و ما همیشه درگیر آن‌ها هستیم. یعنی مسائلی که همیشه وجود دارند، ما را رنج داده و خشم ما را برمی‌انگیزند. برای این‌ها بهتر است سکوت کنیم و برای آرامش و کنترل خشم همه چیز را بنویسیم. نوشتن نه تنها در عصبانیت بلکه در بسیاری از حالت‌ها چاره‌ساز است و آرامش می‌آفریند. وقتی دلگیر هستیم، وقتی ناامید هستیم و خیلی موارد دیگر با نوشتن حالمان خوب می‌شود. نوشتن انسان را خالی می‌کند درست مثل وقتی که با فردی امینی درد و دل می‌کنید.

سخن پایانی درباره کنترل خشم

حال که به انتهای موضوع کنترل خشم رسیدیم چه دریافتید؟ آیا توانستید با خود تصمیم بگیرید که در مواقع خشم چگونه خود را کنترل کنید تا آسیبی به جسم و روحتان وارد نشود؟ مطمئناً شما هم متوجه شدید که لازمه عملی شدن همه این راه‌کارها خودشناسی است. هر شخصی برای اینکه بتواند از روش‌های پیشنهادی کنترل خشم بهره بگیرد اول باید به روحیات و احساسات  درون خود  واقف باشد، تا بتواند آن‌ها را تحت اختیار و کنترل خود در بیاورد.

در خاتمه همه گفته‌های خود را با این شعر خلاصه می کنم که می‌گوید:

دانی که خدا ذات تو با عشق عجین کرد

پس چیست بدین مرتبه رفتار خشونت؟

از مهر چه می‌خیزد جز صحت و شادی

جز کینه چه می‌زاید از کار خشونت؟

امیدوارم مطالب و روش‌هایی که در این پست برای شما عزیزان ارائه کردیم، در کنترل خشم شما و اطرافیانتان مؤثر واقع شود. بسیار خشنود خواهیم شد اگر شما هم روش‌ها و راه‌کارهای پیشنهادی خود را ارائه بفرمایید.

میزان رضایتمندی
لطفاً میزان رضایت خودتان را از این مطلب با دادن امتیاز اعلام کنید.
[ امتیاز میانگین 3.3 از 3 نفر ]
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × پنج =

پیمایش به بالا