تئوری اسب مرده چیست؟ — کاربردی و به زبان ساده

تئوری اسب مرده

در این مقاله قصد داریم به بررسی یک ضرب‌المثل قدیمی ولی کاربردی، که به تئوری اسب مرده «The Dead Horse Theory» معروف است بپردازیم. شاید تابحال این ضرب‌المثل را نشنیده بودید و برایتان جالب باشد که منظور تئوری اسب مرده چه بوده و در چه مواردی به کار برده می‌شود؟

تئوری اسب مرده در همه جنبه‌ها و زمینه‌های کاری و زندگی کاربرد دارد و اشاره دارد بر یک انتخاب و رویکرد اشتباه، که همچنان ادامه داده می‌شود و فایده‌ای ندارد. در ادامه بیشتر در مورد تئوری اسب مرده توضیح خواهیم داد تا به مفهوم آن پی‌برده و آن را به عنوان یک اصل موفقیت در زندگی خود به یاد داشته باشید.

مقدمه

اصطلاح اسب مرده بیشتر در مدیریت و علی‌الخصوص مدیریت کسب‌ و کار استفاده می‌شود. تئوری اسب مرده از یک ضرب‌المثل قدیمی، که از سرخ‌پوستان آمریکایی بنام «داکوتا» به‌ جامانده است و می‌گوید: «وقتی متوجه می‌شوید که سوار بر اسب مرده‌ای هستید، بهترین استراتژی پیاده شدن از اسب است.» گرفته شده است.

مقدمه ای بر تئوری اسب مرده

اسب مرده نماد یک جزء بی‌فایده ولی پرهزینه است. با کمی تأمل در این جمله می‌بینید که چقدر اسب مرده در اطراف ما وجود دارد. در مواردی که جسارت داشته و بر احساسات خود غلبه کرده‌ایم و اسب مرده را رها کرده‌ایم موفق شده‌ایم. اما در زمان‌هایی که احساسات و علی‌الخصوص غرور و ترس از شکست بر ما غالب شده و دو دستی اسب مرده را چسبیده‌ایم، شکست خورده‌ایم.

تئوری اسب مرده چیست؟

تصور کنید که یک اسب قوی و چالاک دارید که از کودکی و زمانی که تازه متولد شده بود، شما از آن مراقبت کرده‌اید. برایش هزینه‌های فراوان صرف کرده و شبانه‌روز وقت گذاشته‌اید تا به دوران جوانی و اوج شکوفایی خود رسیده است. شما بر آن سوار می‌شوید و با غرور به جلو می‌تازید و هیچ‌کس مانع و رقیب شما نیست. ناگهان در بین راه این اسب می‌افتد و می‌میرد.

چه حالی به شما دست می‌دهد؟ واکنش شما چه خواهد بود؟

اینجاست که نحوه واکنش شما به این اتفاق آینده کاری و سرنوشت زندگی شما را تعیین می‌کند. دو حالت پیش‌رو دارید: ۱) معقول باشید و اسب را رها کرده و به‌دنبال اسب دیگری بروید. ۲) تلاش کنید که اسب را دوباره زنده کنید و به نگهداری از همان اسب مرده بپردازید، که یک تفکر غیرمعقول می‌باشد.

دلیل همه این شکست‌ها و ناکامی‌ها و رها نکردن اسب مرده، حرص و طمع زیاد، ترس از شکست، غرور و تکبر زیاد می‌باشد. انسان عاقل و باتجربه از همان ابتدای مسیر و مشاهده علائم و جزئیات متوجه می‌شود که مسیر پیش رو منجربه عدم موفقیت است. پس یا به فکر راه چاره می‌افتد و اوضاع را تغییر می‌دهد و یا در نهایت کلاً مسیر و اسبش را عوض میکند.

کاربرد تئوری اسب مرده در زندگی

درست است که تئوری اسب مرده در دنیای کسب‌وکار و مدیریت استفاده می‌شود ولی امری کاملاً بدیهی حتی در زندگی معمولی ماست. اتفاقات و مسائلی در زندگی هر کدام از ما پیش می‌آیند که ما را به شکست و ناکامی می‌کشانند، در این لحظه اگر ما بر احساسات خود غلبه کنیم و از اسب مرده پیاده شده و اسب دیگری را برگزینیم، مطمئناً پیشرفت کرده و پیروز خواهیم شد.

کاربرد تئوری اسب مرده در زندگی

اما اگر ناعاقلانه و از روی احساس بخواهیم روی همان اسب مرده سوار باشیم، مدام دست به کارهای بیهوده زده، با تلف‌کردن وقت، استفاده از روش‌های هزینه‌بر برای بلند کردن اسب، توجیه اشتباه و غیره حتماً سقوط و شکست را پیش‌رو خواهیم داشت.

کاربرد تئوری اسب مرده در مدیریت کسب و کار

همین تئوری ساده، به‌روشنی همه چیز را آشکار می‌کند. مدیران و کارفرمایان وقتی راه اشتباهی را در پیش می‌گیرند، یا به بن‌بست و شکست می‌رسند، گاهاً به استراتژی‌های نامعقول زیادی دست می‌زنند.

در تعریف تئوری اسب مرده گفته شده است: «وقتی متوجه شدید که سوار بر اسب مرده‌ای هستید، بهترین استراتژی پیاده شدن از اسب است.» با وجود این کسب‌وکارهای مدرن امروزی استراتژی‌های زیادی در برابر اسب مرده درپیش می‌گیرند که عبارتنداز:

  1. خرید شلاق قوی‌تر
  2. تغییر سوارکاران
  3. تهدید اسب به نابودی
  4. تعیین یک کمیته برای مطالعه روی اسب
  5. هماهنگی برای بازدید از کشورهای دیگر برای مشاهده نحوه سوار شدن دیگران بر اسب‌های مرده
  6. پایین آوردن استانداردها به‌گونه‌ای که اسب‌های مرده نیز در آن گنجانده شوند.
  7. طبقه‌بندی مجدد اسب مرده به‌عنوان «ناتوان زنده»
  8. استخدام پیمان‌کاران خارجی برای سوار شدن بر اسب مرده
  9. استفاده از چند اسب مرده باهم برای افزایش سرعت
  10. ارائه بودجه اضافی و یا آموزشی برای افزایش عملکرد اسب مرده
  11. انجام یک مطالعه بهره‌وری برای دیدن اینکه آیا سوارکاران سبک‌تر عملکرد اسب مرده را بهبود می‌بخشند یا خیر؟
  12. اعلام اینکه، از آن‌جائیکه اسب مرده نیاز به تغذیه ندارد، هزینه کمتر، در نتیجه سربار کمتری دارد. بنابراین به‌طور قابل ملاحظه‌ای بیشتر از سایر اسب‌ها به نتیجه اقتصادی کمک می‌کند.
  13. بازنویسی الزامات لازم عملکرد مورد انتظار برای همه اسب‌ها
  14. ارتقاء اسب مرده به سمت سرپرستی

اسب های مرده در زندگی کدامند؟

همانطوری‌که قبلاً هم گفتیم مثال‌های زیادی از تئوری اسب مرده در زندگی و کسب‌وکارهایمان داریم. اسب‌های مرده‌ای که نمی‌خواهیم قبول کنیم مرده‌اند! و همچنان با وجود اینکه می‌دانیم عاقبت خوشایندی پیش رویمان نخواهد بود، اسب مرده را در مسیر می‌کشیم بدون اینکه ذره‌ای حرکت کند. برخی از آن‌ها عبارتنداز:

  • ضعف در مدیریت
  • عدم پیشرفت و توسعه در زندگی فردی و شغلی
  • نبود فعالیت‌های مؤثر و چشمگیر در زندگی
  • عدم وفاداری چه در زندگی شخصی و چه در امور شغلی
  • عدم علاقه و اشتیاق به کار
  • انجام برخی واکنش‌ها و رفتارهای سمی در محیط خانه و کار

در انتهای هر سال از زندگی، بهتر است هر شخص و خانواده‌ای، به پشت سر برگشته و عملکرد خود در سال گذشته را بنگرد، بررسی کند که آیا همه اسب‌های مرده زندگی خود را رها کرده؟ آیا اسب‌های تازه نفس اختیار کرده است؟ ضرب‌المثل تئوری اسب مرده با پیام بسیار ارزشمند خود به ما می‌فهماند که هرگز خود را گرفتار مسیرهایی که به شکست منتهی شده‌اند، نکنیم.

برای خود مسیر جدید و بهتری را دوباره برگزینیم و باعث پیشرفت زندگی‌مان شویم. درست است که مردن اسب می‌تواند بسیار دلخراش و دردآور باشد، ولی اگر به بقای زندگی کاری و شخصی خود اهمیت می‌دهید باید آن را رها کنید.

چه موقع باید از اسب پیاده شویم؟

معادل همین ضرب‌المثل را در فارسی هم داریم که می‌گوید:«جلوی ضرر را هر موقع بگیریم سود کرده‌ایم.» این ضرب‌المثل درمورد کارخانه‌ها و شرکت‌هایی که به روش سنتی و با تجهیزات و ابزارآلات قدیمی کار می‌کنند هم صدق می‌کند. همین روش‌های سنتی خود به‌مرور زمان منجربه مردن اسب شده و واحدها را با شکست مواجه می‌کنند.

چه موقع باید از اسب پیاده شویم؟

روش‌های قدیمی دقیقاً مثل این است که شما یک اسب خیلی پیر دارید و مدام با آن سواری می‌کنید، علاوه‌براینکه سرعت و کیفیت سواری با این اسب نامطلوب است، هر لحظه امکان دارد بیفتد و بمیرد. و شما را در مسیر طولانی پیشرفت و بهره ورداری معطل کرده و از رقبایتان خیلی خیلی عقب‌تر بیندازد. پس بهتر است که از همین‌جا، و همین امروز از اسب پیر خود دل کنده و به فکر یک اسب تازه نفس و چابک باشید.

مورد دیگر هزینه است. وقتی شما کارفرما و یا مدیر گرامی برای اسب خود هزینه‌ای نمی‌کنید، برای تیمار آن، تغذیه و سلامتی آن مخارجی در نظر نمی‌گیرید، و در مقابل انتظار دارید که لحظه‌ای از حرکت باز نایستد، مطمئناً پس از مدتی ناکام می‌شوید و اسبتان از شدت گرسنگی، بیماری و سوء هاضمه تلف شده و می‌میرد.

پس عقل سلیم حکم می‌کند که: «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.» یعنی اگر می‌خواهی اسبت یا کسب‌وکارت و یا صنعتت، یکه تاز میدان بوده و با پیشی گرفتن از رقبا بتازد و نایستد، باید برای آن هزینه کنی!

مصداق تئوری اسب مرده در جامعه

در کشور ما هم، به‌خصوص در این برهه که اوضاع اقتصادی چندان چنگی به دل نمی‌زند، اسب بسیاری از شرکت‌ها، سازمان‌ها و خصوصاً تولید کننده‌ها مرده است! بسیاری از صنایع راکد و یا تعطیل شده‌اند و اکثر صاحبان کسب‌وکار از وضع موجود راضی نیستند. آنانکه اراده قوی داشتند، اسب مرده را رها کردند و از انجام هرگونه عمل عجولانه که باعث افتادنشان به قعر چاه شکست می‌شد، دوری کردند.

مصداق اسب مرده در زندگی در موضوع تئوری اسب مرده

موضوع دیگر پیشرفت روزافزون و سریع علم و تکنولوژی می‌باشد که منجرشده، برخی از کسب‌وکارها تا بیایند و بجنبند، و یک خدمت و محصول جدید به بازار ارائه کنند، می‌بینند رقیبشان محصول از تازه‌ای رونمایی کرده و باعث می‌شود محصول آن‌ها مورد استقبال قرار نگرفته و روی دستشان بماند. درواقع به بازار نیامده برمی‌گردند و اسبشان می‌میرد.

اینجاست که یک تدبیر خلاقانه می‌تواند آن‌ها را نجات دهد. به جای ادامه همان روش و در پیش گرفتن همان رویکرد، باید آن‌ها را کنار گذاشته و به فکر نوآوری و خلاقیت و یک اسب تازه نفس دیگر باشند. دستگاه‌هایی که بلااستفاده‌اند ولی استهلاک و هزینه دارند و جا اشغال کرده‌اند نیز نمونه‌ای از تئوری اسب مرده تلقی می‌شوند.

مثال هایی از تئوری اسب مرده در زندگی روزمره

نمونه‌های زیادی از تئوری اسب مرده در زندگی معمولی و روزمره ما وجود دارند. و با وجود اینکه دیگر به هیچ دردی نمی‌خورند ولی ما رهایشان نمی‌کنیم. در زیر به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  • خوراکی در یخچال داریم که هیچ یک از اعضای خانواده آن را دوست ندارند و یا نمی‌خورند. آن‌جا در گوشه یخچال مانده ولی چون برایش پول پرداخت کرده‌ایم دلمان نمی خواهد آن را دور بیندازیم.
  • ظرفی باارزش در خانه داریم که لب‌پر شده و یا دستگاهی داریم که خراب شده است. با وجود اینکه دیگر به دردمان نمی‌خورند و نمی‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم و فقط فضای خانه را اشغال کرده‌اند، چون آن‌ها را گران خریده‌ایم نمی‌توانیم بیرونشان بگذاریم.
  • در رشته‌ای تحصیل می‌کنیم که هیچ علاقه و استعدادی در آن نداریم و سال‌هاست این مسیر را در پیش گرفته‌ایم. ولی چون برای آن وقت و هزینه صرف کرده‌ایم، نمی‌توانیم کنارش گذاشته و به سمت رشته مورد علاقه خودمان برویم. همچنان در رشته کنونی غیر موفق و شکست خورده ادامه می‌دهیم.
  • به عبارت دیگر سال‌ها روی جنازه اسب مرده خود سوگواری می‌کنیم اما اراده عوض کردن آن و انتخاب اسب دیگری را نداریم.

مثال هایی از تئوری اسب مرده در زندگی روزمره

  • رابطه‌ای عاطفی که برایمان جز درد و رنج و عذاب چیزی ندارد، در آن می‌سوزیم و می‌سازیم و عمرمان را به پای انسان‌ها و کسانی که ذره‌ای احساس نسبت به آن‌ها نداریم، می‌گذاریم ولی از این رابطه خارج نمی‌شویم که مبادا به نقطه صفر برگردیم و دوباره شروع کنیم.
  • کسب‌وکاری را راه می‌اندازیم که جز ضرر چیزی ندارد و می‌دانیم که ادامه دادن آن اشتباه است. با این وجود آن را کنار نمی‌گذاریم و کار جدیدی را شروع نمی‌کنیم چراکه به وقت و هزینه‌ای که برای این کار صرف کرده‌ایم حیفمان می‌آید.
  • این مورد بیشتر درمورد پدر و مادرها صدق می‌کند. چقدر از ما، وقتی برای فرزندمان خوراکی، پوشاک و کفش و وسایل دیگر می‌خریم و زمانی‌که آن‌ها دیگر دوستشان ندارند و آن‌ها را کنار می‌گذارند، ما برخلاف میلمان سعی می‌کنیم آن‌ها را بخوریم و از وسایلشان استفاده کنیم و حتی اگر به درد خودمان هم نخورد سال‌ها آن‌ها را نگه می‌داریم. فقط چون حیف هستند! و برای آن‌ها هزینه کرده‌ایم.

در همه موارد فوق علت فقط این جمله است: «حیف است!» تئوری اسب مرده هم در همین یک جمله خلاصه می‌شود. همین جمله چه زندگی‌ها را که نابود نکرده، چه جوانی‌ها را که تباه نکرده و چه کسب‌وکارهایی را که به ورشکستگی نکشیده است.

سخن پایانی درباره تئوری اسب مرده چیست؟

قطعاً دیر یا زود هر شرکت یا کارخانه و یا سازمانی به مرحله‌ای می‌رسد که تئوری اسب مرده را پیش رو خواهد داشت. چراکه حتی اگر مدیریت هم درست عمل کند بالاخره تجهیزات و روش‌ها کهنه و سنتی خواهند شد. در این هنگام است که با به‌کاربردن یک نوآوری و خلاقیت می‌توانید این بحران را رد کرده و به موفقیت و پیشرفت رسیده و خود را معطل اسب مرده نکنید!

حال که با مفهوم تئوری اسب مرده آشنا شدید حتما شما هم مثل من به گذشته برگشته و تمام این سال‌ها را مرور کرده‌اید. تعداد اسب‌های مرده زندگی‌تان را شمرده‌اید؟ جاهایی که اسب مرده را رها کرده‌اید را به خاطر آورده و به خود بالیده‌اید. جاهایی هم که همچنان با اسب مرده به مسیرتان ادامه داده اید را هم به خاطر آورده و افسوس خورده‌اید. ناراحت نباشید! ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است!

از امروز یک دید و رویکرد جدید در زندگی و شغل خود ایجاد کنید، اما این بار تئوری اسب مرده را سرلوحه خود قرار داده و به جلو حرکت کنید. مطمئن باشید تمام راه‌های پیروزی و موفقیت پیش رویتان قرار خواهند گرفت.

میزان رضایتمندی
لطفاً میزان رضایت خودتان را از این مطلب با دادن امتیاز اعلام کنید.
[ امتیاز میانگین 4 از 22 نفر ]
اگر بازخوردی درباره این مطلب دارید یا پرسشی دارید که بدون پاسخ مانده است، آن را از طریق بخش نظرات مطرح کنید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 دیدگاه دربارهٔ «تئوری اسب مرده چیست؟ — کاربردی و به زبان ساده»

پیمایش به بالا