اینبار با موضوع رفتار سازمانی همراه شما عزیزان هستیم. حتماً شما هم مثل من در مراجعه به برخی از سازمانها و ادارات به افرادی برخوردید که، آنقدر در کارشان مهارت داشتهاند و شما از آنها راضیبودهاید که باخود گفتهاید: «واقعاً برای این شغل خلق شدهاند.»، رفتار سازمانی همین است!
بهطور ساده رفتار سازمانی علمی است که به مطالعه روابط و نحوه برخورد افراد، مردم و گروهها در سازمانها و ادارات پرداخته و تلاش میکند با استفاده از دانش آنها را بهبود ببخشد. در ادامه به طور مفصل در اینباره صحبت خواهیم کرد.
مقدمه
در نگاه اول واژه «رفتار سازمانی» چندان مهم به نظر نمیرسد و توجه کسی را جلب نمیکند. به نظر میآید یک سری تعریف و اصول فرعی و اخلاقی که چندان هم در کسبوکار و فعالیت سازمانها تأثیر ندارند را شامل میشود. اما بعد از کمی تحقیق و گشتوگذار در مطالب مرتبط با آن و تأمل میبینیم، نه! آنقدرها هم که فکر میکریم ساده و غیرضروری نبوده و نیست.
بعضی از پارامترها در زندگی و جامعه قابل اندازهگیری با ابزار نیستند و نمیتوان میزان اهمیت و تأثیر آنها را با اعداد و ارقام بیان کرد. در سازمانها هم این پارامترها و معیارها وجود دارند که فقط با بررسی تأثیرات وجود و عدم وجود آنها میتوان به اهمیت و ضرورت آنها واقف شد. پارامترهایی مثل اخلاق خوب، روابط اجتماعی، رفتار خوب و معقول، احساسات و خیلی چیزهای دیگر.
اشخاص و کارکنانی که در یک سازمان و یا شرکت استخدام میشوند، به مرور زمان متوجه خواهند شد که یکی از شروط ماندگاری و پیشرفت آنها در شغل و کارشان، علاوهبر داشتن تخصص و مهارت کافی، داشتن رفتار سازمانی مناسب و تأثیرگذار است.
شاید این سؤال برایتان پیش بیاید که اصلاً ماهیت کسبوکارها، سازمانها و شرکتها از هم متفاوت است پس چطور یک رفتار سازمانی واحد را در پیش میگیرند؟ در پاسخ به این سؤال باید بگوئیم که اصول یکیست.
رفتار سازمانی چیست؟
رفتار سازمانی (Organizational Behavior) مانند واژههای رفتار فرعی، رفتار اجتماعی، رفتار ورزشی، رفتار جوانمردانه و خیلی واژههای این چنینی مربوط به رفتار انسانها در برابر موقعیتها و شرایط موجودشان میباشد. در حالت کلی رفتار سازمانی به چگونگی و نحوه رفتار و ارتباط کارکنان و افراد شاغل در سازمانها و شرکتها میپردازد.
تعریفی که فرد لوتاز استاد بزرگ مدیریت درمورد رفتار سازمانی ارائه داده است عبارتستاز: «رفتار سازمانی بهطور مستقیم با درک، پیشبینی و کنترل رفتار انسانی در سازمانها مرتبط است.»
تعریفی که نیگل نیکولسون یکی از اساتید برجسته مدرسه کسبوکار لندن ارائه کرده است هم بدین شکل است: «رفتار سازمانی، بررسی رفتار انسانها در محیط سازمانی و بررسی رفتار سازمانها در محیط اقتصادی و اجتماعی است.»
اشخاص مختلفی که از نظر فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، قومی و غیره با هم تفاوت دارند، در سازمانها و شرکتها دور هم جمع شدهاند و باهم تعامل کاری و فکری دارند، باهم مشارکت میکنند و ارتباط پیوسته دارند.
این تعامل و ارتباطات برای اینکه بهنحو احسنت باشند و تداخل و دوگانگی در روندشان پیش نیاید، نیازمند پیروی از یکسری اصول و قواعد هستند که رفتارها و روابط را در سازمان کنترل کرده و مانع از هرگونه گسیختگی و تفرقه شود. از این اصول با عنوان رفتار سازمانی یاد میشود.
برای بررسی هر چه بهتر رفتار سازمانی که بسیار هم پیچیده هستند، بهرهگیری از برخی علوم بسیار مؤثر بوده است. این علوم عبارتنداز:
- مردمشناسی
- جامعهشناسی
- روانشناسی
- روانشناسی اجتماعی
- علوم سیاسی
- اقتصاد
تاریخچه رفتار سازمانی
همانطوریکه منشأ بسیاری از اتفاقات مهم، وقوع انقلاب صنعتی بوده است، درمورد رفتار سازمانی هم باید بگوئیم که پس از وقوع انقلاب صنعتی از سال ۱۷۶۰ و ایجاد تحولات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، آقای ماکس وبر نظریهای را با این اساس که سازمانها و فناوریهای جدید مطابق با روشهای نوین تولید، گسترش پیدا کنند، ارائه دادند.
و همین نظریه منجر شد تا اشکال جدید از سازمانها شکل گیرند. بعدها در سال ۱۷۷۶ آدام اسمیت نظریه تقسیم وظایف و مسئولیتها را مابین کارکنان سازمانها ارائه کرد، که همان تقسیم کار امروزی است. او اعتقاد داشت تقسیم کار باعث افزایش بهرهوری میشود.
درنهایت در سال ۱۸۹۰ با روی کار آمدن مدیریت علمی تیلوریسم، مدیریت رفتار سازمانی بهصورت رسمی مطرح شده و به یکی از رشتههای دانشگاهی تبدیل شد. بعدها مابین سالهای ۱۹۳۰ـ۱۹۵۰ با تلاش بزرگان علم مدیریت ازجمله ویکتووروم، چستر بارنارد، هنری فایول، فردریک هرزبرگ، مری پارکر فالت، آبراهام مازلو و والتون مایو رفتار سازمانی شکل گرفت و به اوج خود رسید.[/vc_column_text][vc_column_text]
عوامل ایجاد رفتار سازمانی
وجود برخی از عوامل باعث شد تا رفتار سازمانی ایجاد شود، برخی از اهم آنها عبارتنداز:
- ارزیابی عملکرد کارکنان و مدیران
- ارزیابی شخصیت افراد موجود در سازمان
- رهبری تأثیرگذار و اثرگذاری موفق روی محیط خارجی
- عوامل انگیزشی و نیازها
- سنجش نوع نگرش افراد
- طراحی شغلی
- موضوعات یادگیری کارکنان
- کارآموزی
- ادراک پرسنل
- رضایت شغلی افراد
- روشهای گزینش پرسنل
- روند تصمیمگیری
اهداف رفتار سازمانی
در حالت کلی رفتار سازمانی شامل ۴ هدف اصلی توصیف، شناخت، پیشبینی و کنترل میباشد.
-
توصیف
یعنی کارکنان بدانند که در مواجه با شرایط گوناگون چه رفتاری داشته باشند.
-
شناخت
یعنی کارکنان فهم و درک درستی از وظیفه و شغل محوله خود را داشته باشند.
-
پیش بینی
واکنش احتمالی و آینده کارکنان را درمقابل رویدادهای پیش رویشان پیشبینی کرده و روابط بین رویدادها و پرسنل را بررسی کند.
-
کنترل
عملکرد و رفتار پرسنل باید کنترل شوند، این کار باعث میشود عملکرد سازمان بهبود یابد.
عوامل مؤثر در رفتار سازمانی
در حالت کلی ۴ عامل در رفتار سازمانی تأثیرگذار هستند که عبارتنداز:
۱) عامل انسانی
این عامل ساختار و نظام داخلی سازمانها را شکل میدهد، بهعبارت دیگر سازمانها با عوامل انسانی است که بهوجود میآیند.
۲) عامل ساختاری
بعد از اینکه نیروی انسانی جمع شدند، برای رسیدن به اهداف باهم تلاش کرده و برای تکمیل روند کاری نیازمند یک ساختار رسمی هستند.
۳) عامل تکنولوژی
عامل تکنولوژی هم همانطوریکه از اسمش پیداست ورود تکنولوژی و استفاده از آن در سازمان را شامل میشود.
۴) عامل محیطی
عوامل محیطی خارجی هم در عملکرد سازمان اثر میگذارند مثل دوستان، رقبا و غیره.
الگوهای رفتار سازمانی
براساس الگوهای رفتار سازمانی ما می توانیم بعد از شناخت و تشخیص خصوصیات کارکنان، هر شخص را مطابق با ویژگیهایش طبقهبندی کنیم. این الگوها شامل ۵ نظریه به شرح زیر هستند:
-
الگوی پنج ویژگی مهم
این الگو شامل ۵ ویژگی مهم روانی است که عبارتنداز:
۱) برونگرایی و درونگرایی بودن
بررسی وجود برخی از رفتارها مانند اجتماعی بودن، خوشبرخورد بودن، فعال و باانگیزه بودن، اهل گفتگو بودن که مشخص میکنند فرد برونگراست یا درونگرا؟
۲) سازش کاری
بررسی برخی از رفتارها مانند همکاری و همدلی، انعطافپذیری، دلرحمی و سنگدلی و غیره که مشخص میکند فرد سازشکار است یانه؟
۳) تجربه اندوزی
فرآیندی چرخهای که با افزایش مهارت فنی و شغلی و دانش کارکنان براساس تجربه صورت میگیرد.
۴) باوجدانی
بررسی اینکه آیا شخص وجدان کاری و تعهد کاری که دربرگیرنده خودکنترلی، خودنظمپذیری و دقت و مسئولیتپذیری است را دارد یا نه؟
۵) ثبات عاطفی
این ویژگی میزان تعادل، اشتیاق، تحریکپذیری، کنترل خشم و عصبانیت و غیره را در افراد بررسی میکند.
-
الگوی ویژگی شخصیت کاتل
این الگو بسیار پرکاربرد بوده و اغلب مورد استفاده قرار میگیرد. روش کار او بدین صورت بود که ۵۰۰۰ واژه تعریف شخصیت ایجاد و سپس آن را به ۲۰۰ واژه تقلیل داده و درنهایت به ۱۶ واژه منتخب رسانده بود که برخی از آنها عبارتنداز: (جدی ـ بیتفاوت)، (خونگرم ـ خونسرد)، (ساده ـ زیرک)، (ترسو ـ بیباک)، (آرام ـ تحت فشار)
-
الگوی صفات شخصی
در این الگو مجموعهای از صفات باهم درنظرگرفته میشوند و روی افراد بررسی میگردند. این الگو توسط آلپورت و اوربوت در نتیجه یک تحقیق جامع حاصل شده است که در آن از بین بیش از ۱۷۰۰۰ الگو، الگوهای فردی، ثبات عاطفی، حساسیت اجتماعی، گرایشهای برتری طلبی و الگوی شناخت را مشخص کنند.
-
الگوی ابعاد شخصیت
روانشناسان اعتقاد دارند بسیاری از ویژگیها در تشکیل شخصیت افراد تأثیرگذار هستند که مدیران میتوانند با شناخت و بررسی آنها، بر رفتار کارکنان اثر بگذارند. برخی از آنها عبارتنداز:
۱) برونسازی ـ درونسازی
۲) شخصیت نوع A و B
۳) شاخص ماریز
۴) ماکیاولیسم
۵) خوداثربخشی
-
الگوی تناسب شغل با شخصیتها
این الگو توسط «جان هالند» ارائه شده است. او در این الگو ۱۶۰ عنوان شغلی را معرفی کرده است که براساس آن فرد شغلی را که به آن علاقه دارد یا نه را با استفاده از یک ششضلعی که رابطه بین مشاغل و شخصیت را تعیین میکند، مشخص میکند.
ابعاد رفتار سازمانی
بهطورکلی ابعاد رفتار سازمانی در سه سطح بررسی میشوند: فردی، گروهی، سازمانی
-
فردی
رفتار سازمانی در سطح فردی با مواردی مثل اخلاق، شخصیت، خلاقیت، یادگیری، انگیزه، مطالعه، شناخت و عملکرد بررسی میشود. در این سطح، از علم روانشناسی بهره میگیرند.
-
گروهی
رفتار سازمانی در سطح گروهی با مواردی مثل تعامل، تعادل، تعارض، ارتباطات جمعی و اجتماعی، پویایی و انسجام بررسی میشود. در این سطح هم از علم روانشناسی و جامعهشناسی بهرهمیگیرند.
-
سازمانی
رفتار سازمانی در سطح سازمانی با مواردی مثل فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و تفاوتهای فرهنگی بررسی میشود. در این سطح از علم انسانشناسی و علوم سیاسی بهره میگیرند.
مدیریت رفتار سازمانی
بالأخره همه رفتارهای سازمانی باید توسط یک نفر مدیریت و ساماندهی شوند. این مدیر سازمان است که تعیین میکند چه رفتاری مطابق با عملکرد سازمان به کارمندانش آموزش داده شود. در بین افراد همیشه برخی از ویژگیها مشترک هستند که از انها در سازمانها باعنوان رفتار سازمانی یاد میکنند.
مدیر باید برای این رفتار برنامهریزی داشته باشد تا با کارکنان رفتار درستی داشته و مدیریت هم آسان شود. روش آموزش آن هم بدین صورت است که هر کارمند رفتاری را آموزش دیده و به سایر افراد گروه و تیم خود هم آموزش میدهد و بهمرور زمان این رفتار به رفتارهای عادی و روتین آنها تبدیل میشود.
نحوه تعامل با ارباب رجوع، سایر همکاران و مافوق و بالادستیها ازجمله این رفتارها میباشند. درنهایت محیط سازمان و اداره هم از آنها تأثیر گرفته و جوی ایدهآل در آن حاکم میشود.
انواع مدلهای رفتار سازمانی
بعضی از مدلها و چهارچوبها وجود دارند که مدیران و کارکنان با استفاده از آنها رفتار سازمانی را پیاده میکنند. در ادامه به بررسی هر کدام و همچنین تأثیر هر یک بر عملکرد کارکنان و سازمان میپردازیم.
-
مدل مشارکتی
این مدل مانند یک تیم است و در آن سیستم رئیس و کارمندی کمتر احساس میشود. درواقع کارفرما و کارمند مانند مربی و بازیکن هستند و تلاش میکنند با کمک هم به هدف مطلوبی برسند. در این مدل حس مسئولیتپذیری بالا بوده و همه خود را در موفقیت یا شکست سازمان سهیم میدانند.
-
مدل استبدادی
این مدل دقیقاً مثل یک حکومت استبدادی است. یا باید از رئیس خود اطاعت کنی یا اخراج میشوی! بقیه ماجرا را هم میتوانید حدس بزنید. یعنی از پاداش و تشویق و انعطافپذیری هم خبری نیست! حتماً میتوانید رئیس و کارفرما را تصور کنید که یک فرد خشن، غیر منصف و سختگیر است که کارکنانش با حداقل حقوق و بدون هیچ علاقه و اشتیاقی کار میکنند.
-
مدل مراقبتی
در این مدل کارکنان اطمینان دارند که رئیس به آنها توجه داشته و در تلاش برای تأمین نیازهای آنان است. این توجه بهشکل دادن پاداش، مرخصیهای تشویقی، امکان دورکاری، هدیه دادن در مناسبتهای مختلف میباشد. کارکنان این سازمانها با علاقه و استعداد بیشتری تلاش میکنند.
-
مدل حمایتی
در این مدل مدیران و کارفرمایان تلاش میکنند تا با حمایت از کارکنان خود آنها را در انجام هر چه بهتر وظایفشان تشویق کنند. این حمایت به شکل ترفیع و قرار دادن امکانات مختلف در اختیار کارکنان صورت میگیرد.
-
مدل سیستمی
این مدل بسیار مدرن بوده و در آن کارکنان و افراد دارای استعدادها و اهداف متفاوتی از هم هستند. این مدل سعی میکند بین اهداف سیستم و کارکنان تعامل برقرار کند. رئیس هم با ایجاد حس امنیت و اعتماد و امید تلاش میکند تا کارکنان احساس کنند برای خودشان کار میکنند و وفادار باشند.
در باب اهمیت مبحث رفتار سازمانی باید بگویم که، اگر در ماهیت همه سازمانها، ادارات و شرکتهای بزرگ و مشهور دقیق شوید و درباره آنها تحقیق کنید، میبینید بزرگترین عامل موفقیت و شهرت آنها وجود مدیران و کارکنانی است که برپایه اصول رفتار سازمانی عمل کرده و براساس معیارهای آن گزینش شده و در شغلهای مورد نظر گماشته شدهاند.
رفتار سازمانی برخلاف ظاهر ساده و کم اهمیت آن، بسیار مهم بوده و مانند روح در کالبد سازمانها و شرکتها عمل میکند. بدون رفتار سازمانی مطلوب چیزی بهطول نمیانجامد که سازمانها با شکست و ازهمپاشیدگی مواجه میشوند.